سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پاتوق جنگ نرم

کلا آخرین نفر میره بالا!

صبر میکنه همه سه بار وزنه شون رو بالای سر ببرن بعد بیاد!

ما هم باید منتظر بمونیم!!

چه انتظار غرور آفرینی!


ارسال شده در توسط روناک شعبانی
"هر کس فکر تجاوز به جمهوری اسلامی ایران در مخیله اش خطور کند ،، باید خود را آماده دریافت سیلی های محکم و مشتهای پولادین ارتش ، سپاه و بسیج و پشت سر همه ، ملت بزرگ ایران کند."

ولی امر مسلمین جهان ،، امام خامنه ای
 
 
 

ارسال شده در توسط روناک شعبانی

دام فیس‌بوک و دیگر شبکه‌های اجتماعی برای کاربران


اخیرا تعدادی از کاربران شبکه‌های اجتماعی بر اساس مطالبی که به صورت خصوصی در فیس بوک و گوگل پلاس به اشتراک گذاشته اند، از سوی پلیس دستگیر و در دادگاه‌ها محکوم شده اند. 
 
به گزارش گرداب، جام نیوز به نقل از سایت "ایرانتو کانادا" نوشت: فعالیت آنلاین کاربران فیس بوک، گوگل پلاس، توئیتر و یوتیوب زیر ذره بین پلیس در دنیاست.

بسیاری از کاربران سایت های اشتراکی و اجتماعی، به ویژه در فیس بوک و گوگل پلاس که مجبور به استفاده از نام و مشخصات واقعی شان هستند، به این نکته توجه ندارند که تمام عکسها و نوشته های روزانه شان، هر روزه طبق توافقی صورت گرفته بین فیس بوک و گوگل و قوه قضائیه کشورها، از سوی پلیس رصد و پیگیری می شود و می تواند در آینده به عنوان مدرک جرم علیه آنها در دادگاه استفاده شود.

اخیرا تعدادی از کاربران این سایت ها بر اساس مطالب و تصاویری که به صورت خصوصی و فقط برای دوستان شان در فیس‌بوک و گوگل پلاس به اشتراک گذاشته اند، از سوی پلیس دستگیر و در دادگاه ها محکوم شده اند. تازه ترین نمونه اش شورش های لندن و 4 سال زندان برای عده ای از این کاربران است.

حتی اگر شما مطلب یا تصاویری را به صورت خصوصی و فقط برای حلقه محدودی از دوستان تان به اشتراک بگذارید، هیچ تضمینی نیست که یکی از همین دوستان، آگاهانه یا تصادفی، بخشی از این اطلاعات خصوصی را برای دیگران ای‌میل و یا ارسال عمومی و آنلاین کند و نهایتا به دست پلیس برسد.

از سویی دیگر، سایت‌های اشتراکی فیس‌بوک، گوگل پلاس، توئیتر و یوتیوب طبق توافق های قانونی که با پلیس و مقامات قضایی کشورشان دارند، اطلاعات خصوصی کاربران را در اختیار دولت مطبوعشان قرار می دهند.

مثلا فیس بوک یک نوع "راهنمای همکاری با پلیس" برای خودش نوشته که چگونه و چه اطلاعاتی را به پلیس بدهد. در این روش اطلاعات وارد شده از سوی هر کاربر با آی‌پی آدرس‌اش برای 90 روز ذخیره می شود.

امروزه نه تنها پلیس، بلکه بسیاری از صاحب کاران و شرکت های بزرگ هم هنگام استخدام کارمندان جدید، نام و تصاویر و اطلاعات متقاضیان استخدام را برای پیدا کردن نقطه ضعف های آنها در سایت فیس بوک جستجو می کنند، به ویژه متقاضیان استخدام در شغل های وکالت و نگهبانی و مشاغل حساس.

اگر اینترنت در سال های گذشته توانست محیطی امن را برای میلیون ها نفر جهت ارائه نظراتشان با نام های مستعار ایجاد کند، اما امروزه فیس بوک و گوگل پلاس با مجبور نمودن کاربران به استفاده از هویت واقعی شان این محیط امن را محدود کرده و بسیاری از کاربران را به خطر انداخته اند.



ارسال شده در توسط روناک شعبانی

بزرگترین تحلیل‌گر سیاسی رژیم صهیونیستی:
طبیعتاً بعد از حمله ایران دیگر اسرائیلی وجود نخواهد داشت
اولین موشکی که از "تل آویو" به ایران اصابت کند، اسرائیل باید خود را برای دریافت بیش از 15 هزار موشک در عرض چند دقیقه آماده کند و یک رژیم فلج باقی می ماند که غرب برای جابجا کردن آن باید از ویلچر استفاده کند.
به گزارش گرداب، خبرگزاری "النهرین" به نقل از روزنامه صهیونیستی "یدیعوت آحارونوت" خبر داد: مسئولین اسرائیل از پایان دولتشان به دست ایرانی ها در صورت کوچکترین تجاوز به تاسیسات هسته ای این کشور وحشت دارند.
 
به گزارش این خبرگزاری بزرگترین تحلیلگر سیاسی رژیم صهیونیستی، "ناحوم برنیاع" در روزنامه "یدیعوت آحارونوت" در یادداشتی راجع به نظر مسئولین این رژیم درباره حمله یا عدم حمله ناگهانی به تاسیسات هسته ای ایران، به وحشت از پاسخ قاطع ایران در برابر چنین حمله ای اشاره و پاسخ ایران را "ویرانگر" توصیف کرد.

در یادداشت این روزنامه آمده است: فرمانده ستاد ارتش اسرائیل، "بنی گانتس" و رئیس موساد "تمیر باردو" و رئیس سازمان اطلاعات ارتش سرلشکر "افیف کوخافی" و "یورام کوهین" رئیس دستگاه امنیتی اسرائیل (شاباک)، با ایده حمله به ایران کاملاً مخالف هستند. تنها دو نفر از مسئولین سیاسی - نظامی اسرائیل یعنی "بنیامین نتانیاهو" و "ایهود باراک" طرح حمله به تاسیسات هسته ای ایران را تایید می کنند آن هم بدون در نظر گرفتن عواقب چنین حمله ای و پاسخ متقابل ایران.

برنیاع در یادداشت خود نوشته است: موضوع حمله احتمالی به ایران، بسیاری از دستگاه های امنیتی و فرماندهی حکومت اسرائیل را به خود مشغول و بسیاری از کشورهای خارجی را نسبت به حوادث بعد از آن نگران کرده است.

وی افزوده است: از طرفی شایع است که اگر اسرائیل این برنامه را عملی کند، امکان تغییر خاورمیانه و یا حتی تغییر سرنوشت اسرائیل برای نسل های آینده حکومت یهود وجود خواهد داشت و از طرف دیگر عدم اتفاق نظر درباره مسئله حمله به ایران که موضوع روز اسرائیل شده است، سبب افزایش گمانه زنی ها در این باره می شود.

"برنیاع" نوشته است: فرماندهان امنیتی و سیاسی اسرائیل به 4 جبهه تقسیم شده اند؛ جبهه اول می گوید تاثیر چنین عملیاتی کم است و در عین حال پاسخ ایران بسیار دیوانه وار خواهد بود، چرا که با موشکباران اسرائیل از داخل خاکش و از لبنان به وسیله حزب الله و از غزه به وسیله حماس، باعث خسارت های بی پایان برای اسرائیل می شود.

این گروه معتقد است که به راه انداختن یک جنگ منطقه ای سبب ویران شدن اسرائیل می شود؛ بنابراین بهتر است بر تحریم های بین المللی تکیه کنیم. همچنین معتقدند حتی در صورت دستیابی ایران به سلاح اتمی دنیا به پایان نخواهد رسید.

جبهه دوم بر این عقیده است که باید خویشتندار بود، زیرا برنامه هسته ای ایران تا دو یا دو سال و نیم دیگر تمام نخواهد شد و در این بین، انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در پیش خواهد بود که در صورت پیروزی، "باراک اوباما" برای دور دوم یا آمدن رئیس جمهور جدید، مسئله حمله به ایران به دوش آنها خواهد بود. علاوه بر اینکه این احتمال نیز وجود دارد که نظام ایران تغییر کند. این دسته فکر می کنند به هر حال در طول دو سال آینده حوادث بسیاری اتفاق خواهد افتاد پس نباید عجله کرد.

جبهه گیری سوم از سوی فرماندهان دستگاه های امنیتی اسرائیل همچون رئیس ستاد ارتش "بنی گانتس" و رئیس موساد "تمیر باردو" و رئیس سازمان اطلاعات ارتش سرلشکر "افیف کوخافی" و "یورام کوهین" رئیس دستگاه امنیتی اسرائیل (شاباک) اتخاذ شده است که تمام آنها با طرح حمله به ایران مخالف هستند؛ موضعی که با موضع سران سابق دستگاه های امنیتی اسرائیل همچون "گابی اشکنازی" و "مئیر داگان" و "عاموس یدلین" و "یوفال دیسکین" که با برخورد نظامی با ایران به شدت مخالف بودند، مطابق است.

اما جبهه چهارم که "نتانیاهو" و "باراک" –به قول برنیاع: هیولای دوقلو- تشکیل دهنده آن هستند طرفدار آغاز جنگ علیه ایران می باشند.

این تحلیلگر با توجه به این مطلب که "نتانیاهو" طرفدار این نظریه است، به موضع گیری وی در ابتدای ریاست جمهوری اشاره کرد که گفته بود: احمدی نژاد، هیتلر است و اگر در وقت مناسب جلوی او را نگیریم همه را می سوزاند همانطور که آلمان در جنگ جهانی دوم یهودیان را به آتش کشید.

"برنیاع" در ادامه افزود: "نتانیاهو" با اصرار بر این موضوع می خواهد رؤیای کل زندگیش یعنی "چرچیل شدن برای اسرائیل"، را به واقعیت مبدل کند و ایران این فرصت را برای وی مهیا ساخته است.

وی افزود: یکی از دلایل تایید حمله نظامی به ایران از سوی "باراک" رویه سایر مسئولین اسرائیل است که اجازه داشتن سلاح اتمی را به هیچ کشور دیگری در منطقه ندادند، همچون نخست وزیر"مناخیم بگین" که فعالیت های هسته ای عراق را در اوائل دهه هشتاد از بین برد و موشکباران منطقه "دیر الزور" سوریه به دستور "ایهود اولمرت" در سال 2007 و با این ادعا که سوریه در آنجا فعالیت های هسته ای به راه انداخته است.

"برنیاع" معتقد است "باراک" برای همراهی با "نتانیاهو" در حمله نظامی به ایران، دلائل شخصی هم دارد. او در فکر حفظ جایگاه خود در حزب "لیکود" است که اگر در دور بعد نیز این حزب پیروز بود بتواند پست وزارت دفاع را حفظ کند.

"برنیاع" در پایان افزود: در حال حاضر که جهان به این نتیجه رسیده است که پیشرفت فعالیت های هسته ای ایران متوقف شده، گمانه زنی هایی بر افزایش فشار برای حمله نظامی به ایران مطرح شده است و یکی از مسائل مرتبط با فشار نظامی، بحث تطابق زمانی حمله است که در چه فصلی باید صورت بگیرد. زمستان نزدیک است و دارای شرایطی است که در صورت شروع جنگ و ایجاد تبعات هسته ای زیست محیطی -با توجه به شرایط این فصل- مشکلاتی برای خود ما به وجود خواهد آمد و در همین راستا عده ای با نگاه به آینده معتقدند که بعد از زمستان، بهار است و بعد از آن تابستان و هرکدام با مشکلات خاص خود؛ بنابراین بهانه همیشه موجود خواهد بود.

خبرگزاری "النهرین" که این خبر را منتشر کرده، در پایان افزوده است: مقامات ایرانی با صراحت اعلام کرده اند که اولین موشکی که از "تل آویو" یا یک جنگنده به ایران اصابت کند، اسرائیل باید خود را برای دریافت بیش از 15 هزار موشک در عرض چند دقیقه آماده کند که طبیعتاً بعد از آن دیگر اسرائیلی وجود نخواهد داشت، بلکه یک رژیم فلج باقی می ماند که غرب برای جابجا کردن آن باید از ویلچر استفاده کند. برخی دیگر از مسئولین ایران نیز گفته اند که ایران منتظر چنین حماقتی از سوی اسرائیل است تا با این رژیم تسویه حساب کند و با نابود کردن آن، مردم فلسطین را به سرزمین هایشان بازگرداند.

این خبرگزاری نوشت: تهدیدات ایران تنها در گفتار خلاصه نشده است، بلکه این کشور با رونمایی از محصولات استراتژیک جدید همچون موشک های بالستیک "شهاب3" که تا 2500 کیلومتر برد دارد، سبب نگرانی و وحشت غرب و اسرائیل از رسیدن ایران به این مرحله از قدرت و یا حتی فراتر از آن همچون "شهاب 4 و 5" که شاید ایران نخواسته آنها را اعلام کند، شده است.
 
منبع: جام نیوز

ارسال شده در توسط روناک شعبانی

شهاب حسینی :  

ای کاش مرجع همه تصمیم‌گیری‌های عالم، و مرجع همه بینش‌ها و نگرش‌ها می‌شد «نهج‌البلاغه»، از بابت ارادت‌های مذهبی ِ آن نمی‌گویم، بلکه این کتاب واقعا یک شاهکار ادبی محسوب می‌شود.

http://www.inn.ir/iran_media/image/2011/10/225611011_orig.jpg  

به گزارش شبکه ایران، شهاب حسینی که این روزها مجموعه تلویزیونی "شوق پرواز" را روی آنتن سیما دارد گفت‌وگویی خواندنی با نسل امروز داشته که در آن از خوب و بد و زشتی‌های زندگی و هنر صحبت کرده است. گفت‌وگویی که بیانگر این شاخصه است که وی بازیگری است که نه تنها هنر هفتم بلکه بیش از آن هنر انسان بودن و موفق بودن را فهمیده است.


 

بخش‌هایی برگزیده از این مصاحبه را در ادامه می‌خوانید:

 نه گفتن به پیشنهادات باندبازی‌ها و ....

 خوشبختانه از زمانی که چاغاله‌های درخت کاری من درآمد همیشه یکسری پیشنهادات بوده، یک سری پیشنهادات هم به من شده که بروم داخل فهرست یکسری آدم‌های خاص و باندبازی‌ها و یک سری مسائل که من قبولش ندارم.


 

این "من" ِ لعنتی را باید حذف کرد

 در معادلات من چی دوست دارم چی دوست ندارم را باید حذف کرد. مثل این است که یک مهمان به خانه من میآید، من نباید فکر کنم چی دوست دارم به او تعارف کنم، باید فکر کنم مهمانم چه چیزی دوست دارد. من نمی‌توانم بروم با اصغر فرهادی کار کنم و بگویم من فلان نقش را دوست دارم. این "من" لعنتی را باید حذف کرد. بازیگری هیچ چیزی جز یک رسانا نیست. چون مبدا جای دیگر است ماخذ جای دیگر است و مقصد هم جای دیگر است. من این وسط یک سیم منتقل کننده هستم.


 

http://inn.ir/iran_media/image/2011/10/691381011_orig.jpg

 

دادگاه خانواده و ماجرای تولید "جدایی نادر از سیمین"

ما و اصغر فرهادی در تمام مدت پیش تولید "جدایی نادر از سیمین" یک بار هم از جشنواره فجر صحبت نکردیم. یک بار از جشن خانه سینما که این فیلم قرار است به کجا رود حرف نزدیم. در مخیله‌مان نمی‌گنجید اکران جهانی اصلا در ذهن ما نبود. اصغر فرهادی نیامد بگوید می‌خواهم یک فیلمی بسازم که رکورد خودم را بزنم. یک ویدیو پروجکشن برای ما از یک دادگاه خانواده‌ای پخش کرد گفت بیایید ببینید مردم چه مشکلاتی دارند ضمن این‌که دیدن این صحنه‌ها یک چیزهایی را به آدم می‌دهد. ما وقتی آن پروجکشن را دیدیم غصه خوردیم، حالمان بد شد. از خودمان هم رنجیدیم. پیش خودم فکر کردم مردم چطوری زندگی می‌کنند و ما می‌آییم هزار تا اشکال از زندگی‌مان می‌گیریم، غصه مردم را خوردیم حالمان برایشان بد شد و تصمیم گرفتیم گوشه‌ای از این گرفتاری‌هایشان را که خیلی‌هایش خودخواسته نیست و محصول جامعه است نشان بدهیم.

 نادیدنی‌هایی که باید برای خودم محفوظ بماند

 یک نفر به من گفت آقای حسینی می‌خواهم شما را ببینم، گفتم امرتان چیست؟ گفت همینطوری می‌خواهم همدیگر را ببینیم؟! در جواب گفتم تمام دیدنی‌های من در سینما و تلویزیون عرضه می‌شود. تمام آن چیزی که آنجا نیست نادیدنی‌هایی است که باید برای خودم محفوظ بماند.

 در کافه قهوه و بستنی سرو می‌شود نه شهاب حسینی

 بعد از تاسیس "کافه هنر" خیلی‌ها به من گفتند چرا خودت در کافه نیستی؟ آخه من که سیرک باز نکردم که خودم را به نمایش بگذارم. در کافه قهوه و بستنی سرو می‌شود نه شهاب حسینی. من کافه را احداث نکردم که خودم را به نمایش بگذارم. خدا شاهد است اگر لازم نبود که در جشن‌های سینما شرکت کنم، به هیچ وجه حاضر نبودم در این مراسم شرکت کنم، دوست ندارم در فضاهای عمومی و این جور مراسم شرکت کنم. ترجیح می‌دهم ارتباطم با مردم در طی روال زندگی عادی و در فضاهای عمومی مثل صف نانوایی، پمپ بنزین یا جلوی تعمیرگاه باشد. دلم می‌خواهد ارتباطم با مردم در دل زندگی باشد، دلم می‌خواهد این تلقی برای مردم شکل بگیرد که ببین شهاب حسینی هم ماشینش خراب شده و دارد تا تعمیرگاه هلش می‌دهد...
خیریه، فضای فردی خودم و بدون شوآف

 خیریه اسمش روی خودش است. آنجا هم یکسری مسائل جانبی وجود دارد که گاهی من را از رفتن به آن مراسم دلسرد می‌کند. دلم می‌خواهد اگر کاری هم انجام می‌دهم در آن فضای فردی خودم و بدون شوآف باشد.

در "شوق پرواز" زمین زیر پای ما زمین سفتی نبود 

به خاطر حساسیت نقش که بازی می‌کردم نتوانستم کنار بایستم. خوبی ماجرا هم این بود که از ابتدا به تهیه‌کننده گفتم که من با آچار و پیچ گوشتی می‌آیم سرکار. یک سازه وجود دارد که من می‌آیم قطعات را کنار هم قرار می‌دهم. اون عباس بابایی شخصیتی معاصر است و هچ چیز مهم‌تر از نشان دادن زوایای شخصیتی‌اش نیست. ما تمام تلاش خودمان را کردیم ولی متاسفانه زمین زیر پای ما زمین سفتی نبود، سستی آن دلایل متعددی داشت، همین الان که سریال در حال پخش است تازه عده‌ای بیدار شدند و می‌خواهند هر دقیقه مراسم تقدیر و تشکر از عوامل به جا بیاورند. ما الان دیگر به تقدیر و تشکر نیازی نداریم. ما وظیفه‌مان را انجام دادیم. آن زمانی که به حمایت‌های ساختاری نیاز داشتیم کجا بودید؟ من واقعا یک روزی آنقدر از این کم توجهی‌ها عصبانی شدم که گفتم ای کاش ما این بودجه را بر می‌داشتیم و دو تا مدرسه یا بیمارستان مجهز به نام شهید بابایی می‌ساختیم و این طوری مطمئن می‌شدیم که حق مطلب را ادا کردیم، اما ناامید نشدیم و سعی خودمان را در حد بضاعت‌های موجود انجام دادیم. باید زمان داد تا قضاوت کنند.

 شکیبایی خودش را آخر همه می‌دید

 مرحوم شکیبایی متفاوت با زمان معاصر خودش بود. آن زمانی که همه دنبال این بودند که برای خودشان کسی شوند، شکیبایی خودش را آخر همه می‌دید و قبول داشت و بدبختی ما همین است. الان جامعه بنده شهاب حسینی را هنوز قبول نکرده من خودم را قبول دارم. در حالی که آخرین نفری که باید باورش شود کی هستی خودت باید باشی. قبل از آن مردم باید بدانند تو کی هستی و کی نیستی.


 

http://inn.ir/iran_media/image/2011/10/227351011_orig.jpg


 عضو فیس بوک نیستم

 شنیده‌ام در فیس بوک صفحات زیادی به نام شهاب حسینی باز شده. بهتر است اینجا اعلام کنم من عضو فیس بوک نیستم و رابطه چندانی با دنیای اینترنت و دیجیتال ندارم. ضمن احترام به تمام دوستانی که به من لطف دارند خواهشمندم صفحه‌های فیس بوک تقلبی را پاک کرده و ریپورت نمایند.

 اول از همه متعلق به خانواده‌ام بعد به جامعه

 من همیشه از مردم خواستم شرایط من را درک کنند، به شرایط احترام بگذارند که مجبور نشوم مرتبا شماره تلفنم را عوض کنم. چه کسی می‌گوید هنرمند متعلق به مردم است؟ این چه اصطلاح غلطی است؟ چه کسی می‌گوید به خاطر این اصطلاح هر جور که با تو برخورد شود را باید تحمل کنی؟ من روی این حس مالکیت یک خط بطلان می‌کشم و معتقدم اول از همه متعلق به زندگی خودم و خانواده‌ام هستم بعد به جامعه. همین طور به خانواده‌ام هم می‌گویم من یکسری مسئولیت‌های اجتماعی بر عهده دارم که چه دلتان بخواهد و چه نخواهد باید انجام شود.
عاشق مرام و شخصیت‌های همین دو بزرگوار هستم که اسمهایشان را روی بچه‌هایم گذاشتم

 پسر دوم من 40 روز است متولد شده، اسم پسر بزرگم محمد امین است و 7 سال و نیمش است و پسر دومم امیرعلی است. من عاشق مرام و شخصیت‌های همین دو بزرگوار هستم که اسمهایشان را روی بچه‌هایم گذاشتم. پیامبر(ص) را دوست دارم نه این دلیل که پیامبر بوده، به این دلیل که 40 سال قبل از این‌که خودش هم بداند پیامبر است فردی امین و دوست داشتنی بوده، وگرنه اسم پسرم را می‌گذاشتم رسول. علی(ع) را هم چه کسی هست که دوست نداشته باشد. ای کاش مرجع همه تصمیم‌گیری‌های عالم، مرجع همه بینش‌ها و نگرش‌ها می‌شد نهج‌البلاغه، از بابت ارادت‌های مذهبی آن نمی‌گویم، این کتاب واقعا یک شاهکار ادبی محسوب می‌شود. یک راهگشاست. جالب اینجاست که تولد پسر اولم روز تولد خودم است و تولد پسر دومم هم در سالگرد ازدواج ما.

 تعجب می‌کنم از کسانی که سگشان را با عشق بغل می‌کنند

 من تعجب می‌کنم چطور یک عده سگ و گربه نگهداری می‌کنند که به مراتب نگهداری‌اش سخت‌تر از نگهداری یک بچه است و در نهایت فقط آنها سگ و گربه‌اند و قرار نیست یک روزی به ثمر برسند. من تعجب می‌کنم از کسانی که سگشان را با عشق بغل می‌کنند. بعید می‌دانم لذت آغوشی آرام‌بخش‌تر از لذت آغوش گرفتن بچه خودم باشد. آنقدر این ارتباط که اتفاق می‌افتد پاک و معصوم است احساس می‌کنم این بچه‌دار شدن برای نیاز خودم بوده، چون حضور یک بچه معصوم در خانه شاید باعث شود خیلی از اتمسفرهای بد دفع شود.

 آرزویم ایجاد مرکز آموزش و آفرینش‌های هنری است

قلبم به درد آمد وقتی در روزنامه‌ها دیدم جسد یک نوزاد در یک سطل زباله مکانیزه پیدا شده، چطور میشود یک شخص فرزندی را به دنیا بیاورد و ببرد بیندازدش داخل جوی آب؟ یا تعجب می‌کنم از کودک آزاری‌هایی که به گوشم می‌رسد. چطور می‌شود روی تن بچه‌ات سیگار خاموش کنی؟ بچه‌دار شدن یک مسئله شخصی نیست، به نظر من بچه‌دار شدن یک نگاه به آدم می‌دهد. من از وقتی پدر شده‌ام حس دلسوزی به بچه‌های دیگر پیدا کرده‌ام یا قلبم با آنها می‌تپد. در حال حاضر حمایت از بچه‌های بی‌سرپرست برایم معنا پیدا کرده، تا وقتی بچه نداشتم نمی‌فهمیدم پدر بودن یعنی چه. به همین خاطر یکی از آرزوهایم که در همین روزها به انجام می‌رسانمش ایجاد یک مرکز آموزش و آفرینش‌های هنری است که حداقل 2 الی 3 روز در هفته کار آن، تحت پوشش قرار دادن آموزش‌های هنری برای بچه‌های بی‌سرپرست و کم بضاعت است. اگر پدر نبودم شاید هیچوقت به چنین مسئله‌ای فکر نمی‌کردم.


ارسال شده در توسط روناک شعبانی

 

http://farhangi.um.ac.ir/portal/sites/default/files/images/4-9-1388_IMAGE633948222640103230.bmp_.jpg



از یک طرف با سکولاریزم نظری مبارزه می کنیم و از طرف دیگر به سکولاریزم عملی در جامعه و در خود رسانه صداوسیما میدان می دهیم؛ یعنی خودمان به خودمان پشت پا می زنیم، با دست خودمان می زنیم پشت سر خودمان و بعد برمی گردیم خیلی جدی می پرسیم کی بود؟






ارسال شده در توسط روناک شعبانی

........ بندر بن سلطان افشا میکند :

امیر بندر بن سلطان که بطور ناشناس وارد فرودگاه دمشق شد و در آنجا بازداشت شد، اعتراف کرد که عربستان درپس ترور مغنیه بوده و عاملان ترور حریری را می‌شناسد و هم‌اکنون درصدد براندازی نظام بشار اسد است.


ارسال شده در توسط روناک شعبانی
بدرود...

رفیق روزهای بیقراری ام!

قرارمان اما

در حوالی قاف،

پشت آشیانه سیمرغ،

آنجاکه جز بال و پر سوخته

نشانی ندارد....

ارسال شده در توسط روناک شعبانی